سفارش تبلیغ
صبا ویژن

تکنیک واقعیت گویی

برنارد شاو در جایی گفته که وقتی من می خواهم لطیفه بگویم واقعیت را می گویم؛ چون چیزی خنده دارتر از واقعیت نیست! برای طنز نویسی صرف نوشتن از واقعیت و نوشتن از چیزهایی که مردم دلشان لک زده که بگویند اما از ترس اتهام سیاسی یا به خاطر بدسلیقگی نمی گویند، کافی است. در این دنیا خیلی از تابوها هست که اگر شما آنها را به زیر سوال ببرید امکان ندارد برای خیلی ها جالب نباشد؛ مثلا زبان روزمره پر از حسن تعبیرهای بی خاصیت مثل اتاق استراحت (به جای مستراح، یا در زبان فارسی نیز استفاده از دستشویی به جای مستراح) دارالتادیب به جای زندان، کامل مرد به جای پیر یا بازنشسته، تعدیل نیرو به جای اخراج کارکنان و .. است.

از آنجاکه حسن تعبیر نوعی ریاکاری است، بار طنز آمیز قوی دارد. برای ایجاد طنز کافی است که حسن تعبیرها را کنار بگذارید و بگذارید شخصیت اثرتان رک حرفهایش را بزند.

متاسفانه حقیقت تلخ است. برای همین همه به راحتی طنز نویس ها را به نژاد پرستی، پیر آزاری، زن ستیزی، مسخره کردن چاقها و ... متهم می کنند. بعضی ها هر هفته برای من نامه می نوسند و می گویند: «چطوری رویت می شود در روزنامه راننده های خارجی تاکسی ها را مسخره کنی؟ جواب محترمانه من همیشه این است که من کسی را مسخره نمی کنم؛ بلکه صرفا بعضی از حقایق ناجور را بیان می کنم. برای همین کافی است از خودتان بپرسید چه چیزهایی هست که معمولا کسی از آنها حرفی نمی زند؟ و احتمالا همین ها هم نقطه شروع خوبی برای طنز نویسی است.

محسن سلیمانی