حرف همینطوری
سلام دوستان امشب عروسی بودم ..
خداییش شنبه شب وقت عروسی گرفتنه
بدترین چیز اینه که از هفت پشت غریبه بودیم و در دسته کسانی بودیم به صاحب مجلسا که بلند جیغ میزدن میرقصیدن تو دلمون میگفتیم خفه شو بابا بگو شام چیه...
دقیقا اون میزی ک من میشینم آخرین میزیه ک قراره بهش شام برسه
حرف از عروسی زیاد جمع کردم سر فرصت مینویسم شما هم اگر خاطره ای از عروسی دارین بذارین