سفارش تبلیغ
صبا ویژن

حرف همینطوری

سلام دوستای گلم من دیگه سیستم رو خاموش کردم و یادم رفت مطلب بذارم

ولی طبق قرار باید هر شب این کارو بکنم پس تجربیات خودم رو میذارم....

این مطلب واسه خانومهاست بیشتر.

ما خانومها در ایران چندان آزادی عمل نداریم و متاسفانه نه خودمون میخایم و نه عرف قبول میکنه برای خندوندن هر کاری انجام بدیم و کلا یک خانوم اگر بخاد زیادی جک باشه جذابیت زنانه اش رو برای بقیه از دست میده...

 

تنها یک راه برای برنده شدن تو رقابت از مردها وجود داره.

تصویرسازی...

الان تنها مثالی ک میتونم بزنم کار میثم دروبشان پور در مورد کلاس شنا رفتنشه وعلی غریب در اجرای دوربین معماری و افتادنش در نیزاره...

این دو کار رو اگر ندیدید ببینید..

با تصویر سازی میشه خیلی حرکاتی که در اونها محدودیت هست رو نشون بدید.

اینجا کلمات واقعا به داد آدم میرسن و میشه تصویر دلخواه و خیلی خنده دار ووحتی چیزی که نشه نشونش داد رو ایجاد کنید.

مثلا علی غریب که میگفت به نیها سلام کردم و اونهام سال نو رو تبریک گفتن استفاده از قوه خیاله و ربطی به ادا و اصول نداره


پنجاه نکته

سلام

خوبین 

بچه ها در این مطلبها که در این چند شب از این پنجاه تکنیک میذاشتم مطالب امشب از همیشه برام جالب تر بود. یک مقدار فراتر از چیزهایی بود که تاحالا خونده بودم.

از کمال گرایی پرهیز کنید

 من از اینجاش متنفرم. میگه شما نمیتونید پیش بینی کنید که چقدر کارتون خوبه جکتون قراره چقدر خنده دار باشه. در کمدی باید جرات داشت یادتون نره شما فقط زمانی از خنده دار بودن یک جک مطمئن میشید که اونو برای دیگران تعریف کنید. خوب این که اصلا با خصلتهای من جور در نمیاد. من کلا آدم خیلی کمال گرایی هستم. به نظرم هم این صفت خیلی بده و واسه اینه که در بچگی تحت هیچ شرایطی هر چقدر هم دختر خوبی بودم تایید نمی گرفتم. و واسه همین در من درونی شده که باید خیلی عالی باشم که شایسته دوست داشته شدن باشم. که باید بگم هیچ وقت هم عالی نشدم در هیچ چیزی. خخ. که البته فکر میکنم اکثر ما دهه شصتیا همینطوریم. اما جدیدا متوجه شدم که هیچ چیزی عالی نیست و آدم بهتره به جای تلاش برای خیلی عالی بودن روی اعتماد به نفسش کار کنه. بگذریم. جکهاتون رو تعریف کنید حداقل برای چند نفر. موش آزمایشگاهی من که دختر عمومه. چون روراست بهم میگه که مثلا چقدر مسخره بود. مسخره کردی منو.. 

همه کلماتی که قراره اجرا کنید رو حفظ نکنید

اگر همه حرفهاتون رو حفظ کنید روی صحنه خیلی مکانیکی هستید و انگار دارید که درس پس میدید. در این صورت دو تا اتفاق میفته اولا اینکه حرفهاتون در خودش هیچ احساسی نخواهد داشت و ضمنا مخاطب شما رو یک آدم واقعی دیگه نمیبینه. در عوض احساس می کنه که شما دارید به اون مطلبی انتقال میدید. در حالیکه مخاطب باید احساس کنه که شما دارید باهاش حرف میزنید و اصلا نفهمه که این مطالب از قبل نوشته شدن. شما وقتی دارید با دوستتون صحبت میکنید حرفهای حفظ شدتون رو بیان نمیکنید بلکه رو داستانی که داریدمیگید تمرکز دارید. اگر لغت به لغت همه چیز رو حفظ کنید ممکنه که در طول اجرا همش مجبور باشید که فکر کنید. تا یک چیزی هم پیش بیاد سر صحنه که تمرکزتون رو بگیره حرفهاتون رو یادتون میره و کلا اجرا بهم میریزه. فقط موضوعی که قراره در مورد اجرا کنید رو بهش مسلط بشیدو بعدش در موردش خیلی ساده صحبت کنید شما در صورتی از طرف مخاطب مورد قبول واقع می شید که واقعی به نظر برسید براش. دوست جونهااز خودم هم یک نظری بگم. به نظر من البته برای آدمهای کمالگرا خود آدم یک داورو مخاطب سخت گیره. صداتون و تصویر و ویدیوی خودتون رو زیاد ضبظ کنید و نگاه کنید. 

(نرگس بهرامی: بیدار).


پمجاه تکنیک

سلام

نمیدونم تکنیک چند هستیم ولی دو تا دیگه براتون دارم امشب میذارم

وقتی مینویسید نگران غلط املایی یا دستور زبان نباشید

منظورش همون تکنیک طوفان ذهنه که هر چی به ذهنتون میاد رو بنویسید و به شدت رها بودن ذهن در تمرین نویسندگی اشاره می کنه. اگر بخواید در موقع طنزنویسی ملالغتی باشید یکهو میبینید یک جک خوب که به ذهنتون رسیده بوده از ذهنتون پریده. به نظر من این تکنیک به زبان ساده است. منظورم همین طوفان ذهنه. من خودم وقتی می نویسم میبینم حواسم پرت شده که چی بنویسیم و اونقدری که باید ذهنمو آزاد نمیکنم.

جک هیچ احدی رو ندزدید

در این تکنیکها رو این تاکید کرده که نمیدونید که چقدر این کار برای حرفه شما مخربه و میتونه خرابتون کنه. اگر خلاقیت کسی دیگه رو وام بگیرید اصلا فکر نکنید که کسی نمی فهمه مخصوصا الان که همه از همه چی خبر دارن. دزدیدن جک یا گفتن جک تکراری شما رو به یک کمدین دست چندم تبدیل می کنه و جذابیتتون رو کامل میگیره حالا بیا و دوباره برس به نقطه صفر. البته من در مورد میثم درویشان پور و تقلیدش از ماز جبرانی نوشتم و اونو تحسین کردم که چقدر با نمک تقلید کرده. اما روی هم رفته همین رو بگم که میتونه کار یک نفر رو چقدر زیر سوال ببره و نشون بده که طرف توانایی طنزنویسی از خودش نداره (نرگس بهرامی: بیدار).


حرف همینطوری

سلام بچه ها

بازدید کننده های خوب من چطورید امیدوارم جمعه خوبی رو شروع کرده باشید. از اول هم گفتم جمعه وقت پیام آموزشی طنز نیست...

هر چند من صبح خوبی رو شروع نکردم

شب هم کلا با افکار بد خوابیدم

از یکی شدیدا دلخور بودم و میخواستم بهش اینو بفهمونم 

اون قرار بود زنگ بزنه اما فرصت نکرده بود

منم میخواستم هر طور شده بهش بگم که چرا و چقدر ازش دلخورم

میخواستم همه جرفهای دلمو بزنم و بعدشم کلا باهاش قطع رابطه کنم

اما استرس داشتم 

چون وقتی بلاکش میکردم از تلگرام و اینها با اس ام اس چکار می کردم 

خوب تصمیم گرفتم که اس مسهاشم نخونده پاک کنم 

میدونید تنها مشکل باقی مونده چی بود 

اون خط اول اس مس اس که دیده میشد

خخخخخخخ

واقعا چقدر ما آدمها ضعیفیم مگه نه

خلاصه برای اینکه حرفهامو بهش بگم تصمیم گرفتم اونها رو ضبط کنم چون مطمئن بودم اگر بخوام حرف بزنم اونقدر وسط حرفها آتیش میگیره که نمیذاره همه رو بگم و ممکنه بازم حرفهام نصف کاره بمونه

برای همین روع کردم به حرف زدن و زمان همینطور میگذشت 

یک بیست دیقه ای حرف زدم

و بعد موقع صبحانه گذاشتم که خودم یک دور بشنوم

عجب صدای خماری 

بابا اول برو صورتتو بشور یک فین اول صبح بکن اینقدر صدات تو دماغی نباشه

بعدشم یک بار گفتی دیگه چند بار میگی بیست دیقه است داری چند تا جمله رو با شیوه های مختلف بیان می کنی فهمیدیم از ما ناراحتی

بعدش یکهو زدم زیر خنده

و از طرفی از کسی که داشت حرف میزد نمیدونم من بودم یا افکار منفیم از اون بدم اومد چقدر مغروره و طرف مقابلشو داره کوچیک می کنه

خوب اگر من اینو بفرستم که جز غرور و خودخواهی و مستبد بودن خودم چیز دیگه ای نداشتم که بهش بدم

همیشه میگفت دیکتاتوری من باورم نمیشد

سریع صدای ضبط شده رو پاکش کردم و به یک حالت تعادل رسیدم و دیگه حرفهای مغزم اذیت نمیکرد

ای کاشکی آدم اولش حرفهایی که تو سرشه به خودش بزنه بعد اونها رو برای دیگران مطرح کنه

(نرگس بهرامی: بیدار)


پنجاه تکنیک

 

سلام دوستای عزیزم

شاید سخت ترین کار دنیا طنز شدنه

نمیدونم حداقل برای من که اینطوره چون راه من و طنز از هم جداست 

نکته دهم و یازدهم

صرفا به استراتژیهای جک نویسی اتکا نکنید

من نمیدونم این آقا چرا اینقدر با تکنیکها مخالفه... روی هم رفته توضیحاتشون از این قراره: سعی کنید از یک تکنیک زیاد استفاده نکنید یا تکنیکی که بین کمدینها رایج شده چون در اون صورت باعث میشید که مخاطب سریع حدس بزنه الان چی میخاید بگید. در عوض یاد بگیرید که چه اصولی پشت این استراتژیها هستن و سعی کنید که سریع از خود استراتژی عبور کنید و اجازه ندید که به عنوان یک اصل در ذهن شما جا باز کنن. اگر نظر من رو بخواید بهتون میگم یک کمدینی که استراتزیهای خندوندن رو بلده همیشه یک کمدین متوسط باقی می مونه اما کمدینی که اصول رو بلده همیشه نفر اول خواهد بود.

پیوسته برای ایجاد یک اجرای قویتر و منسجمتر جکهای خودتون رو دست کاری کنید

هر جکی به تنهایی شاید خنده دار نباشه بلکه کنار جکهای دیگه قرار بگیره بهتر بشه و ایجاد خنده کنه. پیوسته جکهای خودتون رو مرور کنید و در کنار سایر جکها که قرار میدید میزان خوب بودنش رو بسنجید. اول سعی کنید یک پاراگراف جک بسازید و بعد یک فصل. و مدام جای جکها رو عوض کنید تا بهترین ست دستتون بیاد.